نوشتن برام سخت شده خیلی وقته مطلب نمی نویسم بهتر بگم از دل نمی نویسم
نوشتن از شهدا و سیره شهدا ارادت و اخلاص می خواد عشق می خواد و ...
با خودم فکر می کنم که عقب نشینی بی فایدست بی تفاوتی به بازماندگان دفاع مقدس دور از معرفته
چند وقت دیگه ثبت نام راهیان نور و گریه و اظهار دلتنگی و ...
آیا با خودمان فکر کرده ایم که درهمسایگی ما شاید جانبازی باشد که به دیدار ما شاد شود
جانبازانی هستند که بچه هایشان حسرت یک روز مسافرت را دارند .
آیا باور می کنیم ؟
بازماندگان جنگ و خانواده های دردمندشان چقدر در زندگی ما شناخته شده اند؟؟؟؟؟؟
بیشتر فکر کنیم که بعد شهدا چه کرده ایم ؟
سلام
جانبازان؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
جانبازان.......................
مظلوم مظلوم مظلوم
غریب غریب غریب
یازهرا
سلام.
به امید موفقیت شما در مسیر شهدا و جانبازان و ایثارگران.
خدایا، امام زمان ما را سلامت بدار و ظهورش را هر چه سریعتر برسان.
خدایا، امام ما خامنه ای را حفظ کن.
تاظهور.
یاعلی.
سلام ممنون که سر زدین
اگه موافق به تبادل لینک بودین خبرم کنید
سلام کاش یکمی وقت میذاشتیم کل وقتامون رو هدر میدیم از این چیزا غافلیم
ما خدا را می خواهیم . چون کار از غیر او ساخته نیست .
یا باید برویم پیش او ، که خیلی سخت است .
این کار مقرّبین است .
یا حالی داشته باشیم که او به پیش ما بیاید .
فرمود : اگر دل شکسته داشتی ، آنجا خداست .
سلام خسته نباشید از منتون استفاده کردیم .
آپم...
و منتظر نگاه ارزشمندتان.
لطفا با نظر دادن به هر چه بهتر شدن وبم کمکم کنید.
التماس دعا
عرض سلام وادب واحترام دارم خدمت شما سلام بر جانباز عاشورا حضرت ابوالفضل العباس سلام بر اویی که اب شرمنده اوست تا قیامت خدا کند که ما نیز بتوانیم در راه اسلام بهترین باشیم واز راه ومسیر ولایت یک لحظه عقب نکشیم
اى برادران و خواهران! ما هنوز امام را نشناختهایم و عظمت این رهبر را درک نکردهایم؛ ولى تاریخ، شکوه و عظمت آن را بر شما روشن خواهد کرد.
فرازی از وصیتنامه شهید رحمان فیض زاده ملکى
هیچ بنده ای عالم نباشد تا اینکه به بالا دست خود حسد نبرد و زیر دست خود را خوار نشمارد
امام محمد باقر (ع)
تو چه می دانی که رمل و ماسه چیست؟
بعضی از آنها که خون نوشیدهاند
ارث جنگ عشق را پوشیدهاند
عدهای « حسنالقضا » را دیدهاند
عدهای را بنزها بلعیدهاند
بزدلانی کز هراس ابتر شدند
از بسیجیها بسیجیتر شدند
آی، بیجانها ! دلم را بشنوید
اندکی از حاصلم را بشنوید
تو چه میدانی تگرگ و برگ را
غرق خون خویش، رقص مرگ را
تو چه میدانی که رمل و ماسه چیست
بین ابروها رد قناصه چیست
تو چه میدانی سقوط « پاوه » را
« باکری » را « باقری » را « کاوه » را
هیچ میدانی « مریوان » چیست؟ هان !
هیچ میدانی که « چمران » کیست؟ هان !
هیچ میدانی بسیجی سر جداست
هیچ میدانی « دوعیجی » در کجاست؟
این صدای بوستانی پرپر است
این زبان سرخ نسلی بیسر است
تو چه میدانی که جای ما کجاست
تو چه میدانی خدای ما کجاست
با همانهایم که در دین غش زدند
ریشه اسلام را آتش زدند
با همانها کز هوس آویختند
زهر در جام خمینی ریختند
پای خندقها احد را ساختند
خونفروشی کرده خود را ساختند
باش تا یادی از آن دیرین کنیم
تلخ آن ابریق را شیرین کنیم
با خمینی جلوه ما دیگر است
او هزاران روح در یک پیکر است
ما زشور عاشقی آکندهایم
ما به گرمای خمینی زندهایم
گرچه در رنجیم، در بندیم ما
زیر پای او دماوندیم ما
سینه پرآهیم، اما آهنی
نسل یوسفهای بیپیراهنیم
ما از این بحریم، پاروها کجاست؟
این نشان ! پس نوش داروها کجاست؟
ای بسیجیها زمان را باد برد
تیشهها را آخرین فرهاد برد
من غرور آخرین پروانهام
با تمام دردها هم خانهام
ای عبور لحظهها دیگر شوید !
ای تمام نخلها بیسر شوید !
ای غروب خاک را آموخته !
چفیهها ! ای چفیههای سوخته !
ای زمین ! ای رملها، ای ماسهها
ای تگرگ تقتق قناصهها
جمعی از ما بارها سر دادهایم
عده ای از ما برادر دادهایم
ما از آتشپارهها پر ساختیم
در دهان مرگ سنگر ساختیم
زندههای کمتر از مردارها !
با شما هستم، غنیمتخوارها !
بذر هفتاد و دو آفت در شما
بردگان سکه ! لعنت بر شما
بار دنیا کاسه خمر شماست
باز هم شیطان اولیالامر شماست
با همانهایم که بعد از آن ولی
شوکران کردند در کام علی
باز آیا استخوانی در گلوست؟
باز آیا خار در چشمان اوست؟
ای شکوه رفته امشب بازگرد !
این سکوت مرده را در هم نورد
از نسیم شادی یاران بگو !
از « شکست حصر آبادان » بگو !
از شکستن از گسستن از یقین
از شکوه فتح در « فتحالمبین »
از « شلمچه »، « فاو » از « بستان » بگو
ای شکوه رفته ! از « مهران » بگو !
از همانهایی که سر بر در زدند
روی فرش خون خود پرپر زدند
پهلوانانی که سهرابی شدند
از پلنگانی که مهتابی شدند
ای جماعت ! جنگ یک آیینه است
هفته تاریخ را آدینه است
لحظه ای از این همیشه بگذرید
اندر این آیینه خود را بنگرید.
« محمد حسین جعفریان »
بسم الله
سلام دلاور .
قلمت رو به دست بگیر و بنویس از شهدا !
شهدا مشعل فروزان راهت باد انشالله . التماس دعا یا علی مدد
سلام یه بحث مهم تو وبم گذاشتم حتما بیا[گل]
درد ما اینست که یا از بی "درد"ی دوریم و یا آنقدر "درد" ناشناسانه پی دردیم که هر دردی را "درد" میدانیم!
هرگز برای کسی که شما را می آزارد گریه نکنید... در عوض لبخند بزنید و به او بگویید، ممنون بخاطر اینکه به من فرصتی دادی تا کسی بهتر از تو را پیدا کنم!
سلام حضور خواهر زینبی ام...
آنقدر از سوز دل از جانباز گفته ای که به دلم نشست. احساس کردم اولین کسی هستی که درد جانباز را حس کرده ای ... من بعنوان یک جانباز که چند روزی همنشین شهدا بوده ام به جرات به شما می گویم که در سرای آخرت همنشین شهدا خواهید شد.
نمی دانم از خانواده جانباز هستید یا نه ولی درک بالای شما ستودنی است.
دعای دردمند دردمندان جانباز که هیچ گاه آه از درد جسم نگفتند بدرقه راهتان.
سلام...
بنده کوچکتر از آنم که اسم خودم را جانباز بگذارم...
بنده وامانده و جامانده ای کوجک از قافله عظیم شهدا هستم.
حسرت دیدارشان هزاران بار تلخ تر از تیر و ترکش های دشمن است. نمی دانم آیا دوست یا رفیقی که چند روز با هم زندگی کرده اید را از دست داده اید یا نه، ولی رفقای همسنگر ما چیز دیگری بودند که با رفتنشان بیست و پنج سال درد فراق بر گرده ما نهاده و تنهایمان گذاشتند.
بنده کتابی کوچک با نام جامانده به تقدیر از دوستان شهیدم تالیف کرده ام که می توانید با مطالعه آن زحمت دیدرا را کم کنید. (در گوکل با نام کتاب جامانده جستجو کنید جلد کتاب را خواهید دید)
از شما و همه دوستانتان که در این راه قدم برمی دارید سپاسگزارم.
سلام . دوست عزیز خوشحالم که به شما سر زدم . ودوست ندارم دوستی مثل شما رو از دست بدم پست شما رو مطاله کردم بسیار خوب بود وشما میتوانید بهترینها باشید همیشه بمان وخوب باش وخوبی کن وخوبی بنویس . صلوات
ماه "ربیع الاول" همانگونه که از اسم آن پیداست بهار ماه ها مى باشد؛
سلام . خیلی خیلی تبریک عرض میکنم . بسیار مطلب خوبی بود انشالله که همیشه سالم باشید( می آیم منتظرم باش دعا کن)
[گل][گل][گل]